مصوبه افزایش ظرفیت پزشکی به عنوان یک تصمیم ملی و استراتژیک
تاریخ انتشار: ۱۱ آذر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۸۲۱۷۲۷
رجبعلی برزویی ضمن اشاره به طرح مصوبه افزایش ظرفیت دانشجوی پزشکی در جلسه ۸۵۱ شورای عالی انقلاب فرهنگی اظهار داشت: بحث افزایش ظرفیت پزشکی، برنامهای بلند مدت با سابقهای طولانی در دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی است. مصوبه افزایش ظرفیت پزشکی به عنوان یک تصمیم ملی و از موضوعات و تصمیمات استراتژیک کشور محسوب میشود که باید درست هدایت شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آیا مصوبه افزایش ظرفیت دانشجویان پزشکی از دستور کار شورای عالی خارج شده است؟
مصوبه افزایش ظرفیت دانشجوی پزشکی در جلسه ۸۵۰ شورای عالی انقلاب فرهنگی مطرح شد و به دلیل اینکه جناب آقای عین اللهی، وزیر محترم بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به کمیسیون اصل ۹۰ دعوت شده بودند، نتوانستند در جلسه حضور پیدا کنند و رییس محترم جمهور تاکید کردند این موضوع در جلسه بعدی صحن علنی شورای عالی انقلاب فرهنگی حتما مطرح خواهد شد لذا به هیچ وجه موضوع از دستور جلسه خارج نشده است.
فرآیند کارشناسی و تدوین مصوبه افزایش ظرفیت پزشکی چگونه بوده است؟
بحث افزایش ظرفیت پزشکی، برنامهای بلند مدت با سابقهای طولانی در دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی است. علاوه بر آن در یک سال گذشته، قریب به ۸ جلسه در کمیسیون علم و آموزش، دو جلسه در کمیسیون اقتصاد دانش بنیاد، یک جلسه در کمیسیون سلامت و دو جلسه ستاد راهبری نقشه جامع علمی کشور به موضوع افزایش ظرفیت دانشجوی پزشکی توسط کارشناسان و متخصصان در حضور برخی معاونین و مدیران مرتبط وزارت بهداشت پرداخته شده است. قبل از این مراحل از تعدادی کانونهای تفکر و پژوهشکدههای مراکز تحقیقاتی و دانشگاههایی که روی این موضوع کار کرده بودند؛ سوابق و مطالعاتشان را اخذ کردیم؛ بنابراین با گردآوری همه مطالعات در زمینه افزایش ظرفیت پزشکی و نتایج جلسات کمیسیونهایی فوق، در نهایت خروجی آن، مصوبه افزایش ظرفیت پزشکی از سوی ستاد راهبری نقشه جامع علمی کشور بود.
پیشنهاد مصوبه افزایش ظرفیت پزشکی، یک پیشنهاد حداقلی است. براساس مطالعه انجام شده، اگر مصوبه ستاد راهبری نقشه جامع علمی کشور در صحن شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شود؛ ۱۱ سال آینده از نظر تعداد پزشک به شاخص مصوب نقشه درمان کشور که مصوب وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی میرسیم. همچنین حداقل بعد از ۱۳ سال به حد نصاب سرانه پزشکی منطقه (خاورمیانه) دست مییابیم و بعد از ۲۰ سال به حد نصاب سرانه پزشکی کشورهای پیشرفته میرسیم؛ لذا با اجرای این مصوبه حداقل ۱۰ سال زمان میبرد که به استانداردهای مصوب کشور، در زمینه سرانه پزشکی برسیم.
کدام آمار، اطلاعات و دلایل، شورای عالی انقلاب فرهنگی را ناگزیر به تصمیم افزایش ظرفیت پزشکی کرده است؟
چند شاخص مهم در این زمینه وجود دارد. از جمله نقشه درمان کشور که طبق این نقشه به ازای هر ۱۰ هزار نفر ۱۸ نفر باید پزشک داشته باشیم. در حال حاضر این عدد در مرز ۱۱.۸ تا ۱۲ پزشک به ازای هر ۱۰ هزار نفر است پس تا رسیدن به آمار مطلوب بسیار فاصله داریم. در صورت اجرای این مصوبه، حداقل باید ۱۱ سال سپری شود تا به حداقل نقطه مطلوب بر اساس نقشه مصوب دست یابیم. نکته دوم؛ تعداد پزشکان حاضر از توزیع مناسبی بین شهرها برخوردار نیستند و با پذیرش به شکلی فعلی نیز موضوع قابل حل نیست؛ بنابراین باید از ظرفیت کافی پزشک برخوردار باشیم که در نقاط دور دست ایران هم مشکلی نداشته باشیم. زیرا ۵۰ درصد جمعیت کشور در برخی از شهرها، دارای شاخص ۳.۵ پزشک به ازای هر ۱۰ هزار نفر جمعیت هستند. نکته سوم؛ بحث پیری جمعیت کشور در سالهای آتی است؛ با هر سناریوی افزایش جمعیتی؛ کشور ما در ۲۰ سال آینده بیش از ۲۰ درصد از جمعیت پیر خواهند شد که در حال حاضر جمعیت پیر کشور ما رقم شش درصدی را نشان میدهد. کشورهای پیشرفته با جمعیت پیر، شاخص سرانه پزشکی شان ۲۵ به بالا در ازای هر ۱۰ هزار نفر جمعیت است و اگر ما بخواهیم به این کشورها برسیم، با اجرای مصوبه حداقل ۲۰ سال دیگر به شاخص آنها خواهیم رسید. درحقیقت با تقاضای بالای خدمات پزشکی و پیری جمعیت باید به سمت افزایش ظرفیت پزشکی و تربیت و آموزش متخصصین پزشکی برویم. همانگونه که درزمان تصمیمگیری در خصوص کنترل جمعیت پیشبینی درستی نکردیم و اکنون به یک معضل ملی تبدیل شده است! اگر در زمینه تربیت پزشکی به اندازه کافی پیش بینیهای لازم را نکنیم، ۲۰ سال آینده با معضل بزرگتری روبرو خواهیم شد.
نکته دیگر؛ بحث خروج نخبگان علاقمند به آموزش پزشکی از کشور است. در کنکور سراسری سال گذشته بیش از ۳۸ هزار نفر دانش آموز علوم تجربی معدل بالای ۱۹ داشتند که بخش قابل توجهی از آن دانش آموزان نخبههای این کشور هستند. اگر فقط هشت هزار نفر از این آمار در پزشکی قبول شوند بنابراین بخشی از باقی مانده این افراد به کشورهای دیگر برای تحصیل در زمینه پزشکی رفته و میروند و علاوه بر تهدیدهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، بسیاری از این نخبگان به کشور باز نمیگردند. از زمانی که بحث افزایش ظرفیت پزشکی مطرح شده در بین داوطلبین علوم تجربی امید و خوشخالی بسیاری شکل گرفته است و این مصوبه با افزایش شانس قبولی در بین متقاضیان کشور، نیاز به مهاجرت برای تحصیل در رشته پزشکی را کاهش میدهد.
همچنین در بعضی مناطق کشور بسیاری از مردم از خدمات پزشکی مناسب بهرهمند نمیشوند، چون ازدحام جمعیت و کمبود پزشک حائز اهمیت است البته وزارت محترم بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تلاش خود را برای رفع نیاز کشور به پزشک به کار گرفته است. اما امیدواریم در زمینه مصوبه افزایش ظرفیت پذیرش پزشکی نیز همکاری و همراهی بیشتری را با شورای عالی انقلاب فرهنگی داشته باشند.
دلایل مخالفان مصوبه افزایش ظرفیت پزشکی چیست؟
یکی از دلایل مخالفان این مصوبه بحث آمار و ارقام متفاوت از تعداد پزشک است. آنها ادعا میکنند که در وضعیت مطلوبی قرار داریم و نباید مقایسه آماری با کشورهای منطقه و جهان داشته باشیم و باید الگوی بومی خودمان را داشته باشیم. یکی دیگر از دلایل مخالفان، کمبود منابع مالی و زیر ساختهای بیمارستانی لازم است. با بررسیها و تحقیقات انجام شده در زمینه افزایش ظرفیت پزشکی به این نتیجه رسیدیم که حداقل تا ۴ سال آینده منابع مالی زیادی نیاز نداریم. یعنی برخی دانشگاههای علوم پزشکی براساس سرانه استاد و سرانه تخت آموزشی در حال حاضر میتوانند این تعداد پذیرش دانشچوی پزشکی مصوب شده را افزایش بدهند و هیچ هزینه جدید و سنگینی (هزینهها جزئی وجود دارد) هم ایجاد نخواهد کرد. البته پس از تصویب این طرح، یقینا سیاست گذاران و برنامهریزان کشور، برنامه ریزی لازم را برای اجرایی شدن مصوبه پیشبینی خواهند کرد. البته با توجه به مطالعات انجام شده در این طرح، در حال حاضر به اندازه کافی اعضای هیئت علمی و تختهای بیمارستانی، به عنوان دو پارامتر اصلی و هزینه بر در جهت افزایش ظرفیت پزشکی، وجود دارد. به عنوان یک نمونه در حدود ۳۴ سال پیش و در سالهای ۶۴ و ۶۵ و ۶۶ در برخی از دانشکدههای پزشکی؛ پذیرش دانشجو بیشتر از زمان حاضر بوده است. مثلا هر کدام از این دانشکدهها ۶۰۰ تا ۷۰۰ نفر در سال پذیرش دانشجوی پزشکی داشته اند که در حال حاضر این دانشکدهها فقط ۲۰۰ نفر را پذیرش میکنند که این موضوع نشان دهنده آن است که قطعا ظرفیت برای افزایش پذیرش دانشجوی پزشکی را خواهند داشت.
نکته دیگر اینکه به ظرفیت بخش غیر دولتی در آموزش پزشکی کمتر توجه کرده ایم. تمام ظرفیتهای پزشکی را نباید در بخش دولتی لحاظ کنیم بلکه بسیاری از خانوادهها حاضرند فرزندانشان به جای ترک وطن برای تحصیل؛ این هزینه را در داخل کشور بپردازند؛ بنابراین باید از بخش ظرفیت دانشجوی شهریه پرداز در خود دانشگاههای دولتی، ظرفیت دانشجوی شهریه پرداز در دانشگاههای غیر دولتی، چون دانشگاه آزاد و یا ایجاد دانشگاههای غیر دولتی در حوزه وزارت بهداشت بهره ببریم. این روش میتواند برنامهای باشد تا بخشی از افزایش بار مالی سالهای آتی مصوبه به بخش شهریه پرداز منتقل شود و از بار مالی وزارت بهداشت کاسته شود.
نکته پایانی اینکه امیدوارم دست اندرکاران محترم وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و سایر ارکان نظام سلامت، سایر نهادها و سازمانهای دولتی و خصوصی و بلاخص صاحب نظران و متخصصان محترم حوزه سلامت، برای تصویب و اجرایی شدن افزایش ظرفیت پزشکی به عنوان یک تصمیم ملی همراهی کنند. این تصمیم برای ۱۰ الی ۲۰ سال آینده کشور است که بر حوزه سلامت کشور تاثیر خواهد گذاشت و لذا از تصمیمات استراتژیک کشور محسوب میشود که باید درست هدایت و اجرا شود. باید بدانیم که معضلاتی، چون پیری جمعیت در سالهای آتی، افزایش تقاضا و خدمات پزشکی با توجه به بالا رفتن آگاهی مردم، خروج نخبگان علاقمند به آموزش پزشکی و وجود بیماریهای همهگیر مانند ویروسهای مختلف، ضرورت این مصوبه را دو چندان میکند.
بیشتر بخوانید: صفرتا صد واکسیناسیون دانشجویان/ واکسن در این دو استان پرطرفدارتر است+جزئیات
انتهای پیام/ برچسب ها: افزایش ظرفیت پزشکی شورای عالی انقلاب فرهنگی تصمیم ملی
منبع: خبرگزاری میزان
کلیدواژه: افزایش ظرفیت پزشکی شورای عالی انقلاب فرهنگی تصمیم ملی مصوبه افزایش ظرفیت پزشکی شورای عالی انقلاب فرهنگی افزایش ظرفیت پزشکی افزایش ظرفیت دانشجوی درمان و آموزش پزشکی ازای هر ۱۰ هزار نفر دانشجوی پزشکی وزارت بهداشت داشته باشیم سرانه پزشکی حال حاضر عنوان یک تصمیم ملی سال آینده کشور ها ۲۰ سال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۸۲۱۷۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ظرفیت شهرهای خواهرخوانده در گسترش دیپلماسی فرهنگی در اصفهان
ایسنا/اصفهان عضو هیئتعلمی گروه علوم سیاسی دانشگاه اصفهان با بیان اینکه تولیدکنندگان صنایعدستی مانند چاههای نفت و گاز متحرک هستند و ازدسترفتن آنها کم اهمیتتر از معادن و خاک میهن نیست، گفت: متأسفانه مدیریت صنعت گردشگری در اصفهان متولی قوی ندارد و برای اجرای ۱۲ قرارداد خواهرخواندگی جدیت دیده نمیشود.
آلودگی هوا، خشکی زایندهرود، خشکسالی و فرونشست زمین، هیچ راهحل قطعی بهجز گسترش صنعت گردشگری در اصفهان ندارند. لازمۀ گسترش گردشگری و جذب گردشگران خارجی، اتخاذ رویکردهای جدی در حوزهٔ دیپلماسی فرهنگی کشور است. در همین راستا ایسنا به گفت و گو با محمدعلی بصیری، عضو هیئتعلمی گروه علوم سیاسی دانشگاه اصفهان که پیشتر نیز رایزن فرهنگی ایران در سنگال بوده، پرداخت.
ایسنا- دیپلماسی فرهنگی چیست و چه اهدافی را دنبال میکند؟
دیپلماسی فرهنگی بخشی از سیاست خارجیِ هر کشوری است که با استفاده از ابزارهای قدرت نرم و از طریق گسترش روابط گردشگری، علمی، پزشکی، ورزشی، رسانهای و صنعتی تلاش میکند که از کشور خود، تصویری جذاب موقعیتی برتر ایجاد کند و با اقناع افکار عمومی، منافع بلند مدتی را برای توسعهٔ روابط دیپلماتیک، اقتصادی، نظامی و اجتماعی به دست آورد. استفاده از ابزار قدرت نرم برای دستیابی به شاخصهای قدرت سخت تعقیب میشود.
قدرتهای بزرگ که روابط دیپلماسی قویتر و قدیمیتری دارند، از ابزار دیپلماسی فرهنگی بیشتر استفاده کردهاند و پس از آنها قدرتهای متوسط از این ابزار بهرهبرداری کردهاند؛ بهعنوان مثال ابتدا قدرتهایی همچون اسپانیا و پرتغال، در دورههای بعد انگلیس و فرانسه و سپس آمریکا و شوروی و امروزه هند و چین برنامههای گستردهای برای دیپلماسی فرهنگی داشته و تلاش کردند که در ذهن نخبگان و دولتمردان و مردم کشورهای دیگر، جایگاه جذابی از کشور خود ترسیم کنند. آنان از رهگذر روابط دیپلماسی فرهنگی، شاخههای دیگر روابط دیپلماتیک را تقویت و در بلند مدت منافع ملی و امنیت ملی و ثبات پایدار را به وجود میآورند.
ایسنا- اصفهان چه ظرفیتهایی برای گسترس دیپلماسی فرهنگی دارد؟
یکی از مهمترین مصادیق دیپلماسی فرهنگی و استفاده از ظرفیتهای فرهنگی کشور، گسترس صنعت گردشگری است. گردشگران ممکن است با هدف بازدید از جذابیتهای طبیعی، سفر کنند و اصفهان به جهت چهارفصل بودن و داشتن انواع مظاهر طبیعی درخود، ظرفیت ویژهای در کشور برای جذب گردشگران طبیعت دارند. برخی دیگر از گردشگران برای بازدید از بناهای تاریخی و باستانی سفر میکنند که ایران ظرفیتهای ویژهای در این خصوص دارد و بهطور خاص اصفهان، مرکزیت این نوع گردشگری در ایران است. گردشگری پزشکی نیز یکی جلوههای جدید گردشگری است که افراد با هدفهای طبی و پزشکی و درمان ارزانتر، سفر میکنند. ایران امروزه ظرفیت خوبی در این خصوص داشته و اصفهان نیز یکی از قطبهای علوم پزشکی در کشور است. گردشگری علمی و صنعتی نیز ظرفیت ویژهای است که اصفهان برای گسترش صنعت گردشگری در اختیار دارد و یکی از قطبهای صنعتی و دانشگاهی در کشور است. مورد آخر نیز گردشگری کسبوکار و تجارت است که به تجارت چمدانی معروف است. با توجه به اینکه اصفهان، مرکز تولید انواع صنایعدستی در کشور است، ظرفیت منحصربهفردی را برای این هدف، در اختیار دارد.
ایسنا- قراردادهای خواهرخواندگی تا چه اندازه برای گسترش این روابط به ما کمک میکنند؟
قرارداد خواهرخواندگی به معنای تمرکز بر تفاوتهای بین شهرهاست. این تفاوتها هستند که برای شهروندان سایر کشورها، جذابیت ایجاد کرده و روابط گردشگری را توسعه میدهد. برای استفاده از ظرفیتهایی که شهرهای خواهرخوانده در اختیار ما قرار میدهند، نیاز به تقویت زیرساختها جدی است و متأسفانه مدیریت صنعت گردشگری در اصفهان متولی قوی ندارد و تبلیغات بینالمللی و رسانهای از ایران در سطح بینالمللی دیده نمیشود. برخی ضعفها در زیرساختها در بخش دولتی و خصوصی مانع اجرای قراردادهای خواهرخواندگی و گسترش گردشگری شده است.
ایسنا- کدام نهادها متولی گسترش و برنامهریزی صنعت گردشگری و اجرای قراردادهای خواهرخواندگی هستند؟
هر نوع روابط خارجی با هماهنگی وزارت خارجه انجام میشود. من فکر نمیکنم که وزارت خارجه سیاست چندگانه داشته باشد و برای اجرای دیپلماسی فرهنگی بین شهرهای مختلف کشور تبعیض قائل شود. از آنجایی که شهرداریها متولی اجرای قراردادهای خواهرخواندگی هستند، بنابراین ضعف در دیپلماسی فرهنگی، مسئلهای درون استانی است. ۸۰ درصد ضعف اجرای قراردادهای خواهر خواندگی به علت ضعف در بخش بینالملل شهرداری اصفهان است.
بهغیر از شهرداری، نمایندگی وزارت خارجه در استان یکی از متولیان است و یکی از وظایف آن، تسهیل رفت و آمد گردشگران در قالب قراردادهای خواهرخواندگی است که همکاری لازم را خواهد داشت. نمایندگی وزارت میراث فرهنگی در اصفهان نیز لازم است که در زمینه اجرای قراردادهای خواهرخواندگی با شهرداریها همکاری و برنامهریزی و سیاستگذاری جدی همراه با اجرا داشته باشد. عملکرد نهادهای استانی این تلقی را به وجود میآورد که آنگونه که شایسته است، برای اجرای ۱۲ قرارداد خواهرخواندگی جدیت دیده نمیشود.
ایسنا- آیا تحولات خارجی بر صنعت گردشگری تأثیر منفی داشتهاند؟
متأسفانه تبلیغات منفی در سطح جهان بسیار بر سطح ورود گردشگران تأثیر میگذارد. تنشهای امنیتی و مسائل سیاست خارجه نیز به صنعت گردشگری لطمه میزند. در واقع با تنشهای اخیر، طبیعتاً صنعتگردشگری راکد شده است. مدیریت و حکمرانی خوب، ضامن برقراری دیپلماسی فرهنگی خوب است.
ایسنا- آیا راهحلی برای کارآمد کردن قراردادهای خواهرخوانده وجود دارد؟
طبق مفاد بخشی از قراردادهای خواهرخواندگی، لازم است که شهرهای خواهر خوانده هر سال، متقابلاً نمایشگاههای فرهنگی و صنایع دستی در شهر دیگر برگزار کنند. اگر بین اصفهان و کوالالامپور و یا اصفهان و سنپترزبورگ یا اصفهان و بیروت نمایشگاههای سالانه به طور مستمر و نه به ندرت، برگزار شوند، این قراردادها کارآمد خواهند شد.
مبادله دانشجو، بازرگان، هنرمندان و ورزشکاران بین نهادهای اصفهان و شهرهای خواهرخوانده ظرفیت دیگر این قراردادها هستند که بهصورت پیوسته و متمرکز به آن عمل نمیشود و به نوعی تعطیل و معطل هستند. اگر توریستی با این اهداف وارد کشور میشود، بهصورت شخصی اقدامکرده و یا با هماهنگی سایر وزارتخانهها وارد شده است و هیچگونه ارتباطی با قراردادهای خواهرخواندگی ندارند. این ظرفیتها در قراردادهای خواهرخواندگی عملاً بر زمین ماندهاند و متولی یا پیگیر و مجری ندارد و عملیاتی کردن آنها با ضعف اساسی رو به رو است.
ایسنا- فکر میکنید که اجرای این قراردادهای خواهرخواندگی، مشکل مهاجرت هنرمندان صنایعدستی را حل خواهد کرد؟
بهطور خاص و تا حدودی بله، ولی من در سطح کلانتر راه حل میدهم. باید توجه کنید که ضعف در سیاستگذاری گردشگری، منجر به فرار مغزها و هنرمندان صنایع دستی میشود. بیشترین درآمد فعالین و تولیدکنندگان صنایع دستی ازجمله قلمزنی و فرشبافی و ملیلهکاری و غیره از ۲ راه فروش به توریستهای خارجی و صادرات تأمین میشود. وقتی ظرفیت صادرات به کشورهای خارجی و ظرفیت ورود گردشگران خارجی به کشور با مشکلات جدی مواجه است، صنعتگر دچار بحران فروش و کسب درآمد خواهد شد و در نتیجه به کشورهای حاشیه خلیجفارس و هند و قفقاز و آسیای میانه و سایر کشورهایی که هنر او را به قیمت مناسب خریداری و حمایت میکنند، هجرت خواهد کرد.
در گذشته، با بحران فرار نخبگان و صاحبان سرمایه مواجه بودیم و امروزه بهعلت شرایط اقتصادی همچون تحریمها که ظرفیتها و منابع داخلی ما را راکد کرده است، با مهاجرت هنرمندان مواجه شدهایم. متأسفانه در دههٔ گذشته صنعت فرش ایران با مهاجرت هنرمندان این عرصه و ازدست رفتن نقشهها و طرحهای خاص آن لطمۀ جدی دید و الآن این لطمهها متوجه صنایعدستی پایینتری همچون قلمکاری نیز هست.
ایسنا- در پایان سخنی دارید که با دنبالکنندگان ما به اشتراک بگذارید؟
وقتی نخبگان میراث فرهنگی از کشور مهاجرت میکنند، عملاً بازار فروش کشورهای رقیب گرم میشود و حتی ممکن است هنری که قرنها تولید شده است به نام کشور دیگری ثبت جهانی شود. صنایعدستی یک ظرفیت درآمدزایی بلند مدت برای کشور هستند. از دست دادن میراث فرهنگی و صنایع دستی هیچ تفاوتی با به تاراج رفتن نفت و خاک ندارد. مسئولین ما در این کشور برای اینکه اجازه ندادند که خاک و نفت کشور توسط بیگانگان، استعمار شود به خود افتخار میکنند، اما به از دست رفتن میراث کهن سرزمین بیتوجه هستند.
تولیدکنندگان صنایع دستی همچون چاههای نفت و گاز متحرک در این سرزمین هستند و از دست رفتن آنها کم اهمیتتر از از دست رفتن معادن و خاک میهن نیست. ازدسترفتن سرمایههای فرهنگی، خسارت بلند مدتی به فرهنگ و تمدن ایران وارد خواهد کرد که قابل جبران نیست و هرچه سریعتر باید برای آن فکر اساسی کرد. اگر مسئولین امروز اقدام نکنند فردا دیر است و در برابر وجدان تاریخی و اجتماعی پاسخی ندارند. ظرفیتهایی که هدر میرود، دارای آثار تخریبی است که در نسلهای بعد غیر قابل جبران خواهد بود. این وضعیت قابل دفاع نیست و نیاز است که نخبگان و متولیان این عرصه وارد عمل شوند و صدای خود را به گوش مراجع بالادستی برسانند.
انتهای پیام